زبانحال حضرت سیدالشهدا در شهادت حضرت عباس علیهم السلام
دریــا دل سـپــاه مــحــرم بـلـنـد شــو باب الـحـوائـج هـمـه عـالـم بـلـنـد شو ای تکیه گاه خـیـمۀ خـواهـر بلـند شو ای کـاشـف الکـروب بـرادر بلـند شو دارد مصیبت از همه جا میرسد اخا بعـد از تو نالـهام به کجا میرسد اخـا باور نمی کنم که سرت را شکستهاند ای مرغ عشق، بال و پرت را شکستهاند پشت و پـناه اهـل حـرم پـا نمیشوی؟ با این حـساب بیـن عـبا جـا نمیشوی پرچـم به دوش لشکـر زهـرا بلند شو پـشت و پـنـاه زیـنب کـبـری بـلند شو دارد سپـاه حـرمـلـه لـبـخـنـد مـیزنـد بر دست هـای خـواهـر تو بـند میزند دستی که نیست تا که مرا یاریام کنی فکری به حال زخـم دل کاریام کنی پشت و پـناه خـیـمۀ ما ایـنچـنـین نـرو صد پـاره میشـود دل اُم البـنـیـن نرو دستی بگـیر زیر پَر خـواهرت، بمان نامحرم است همسفر خواهرت، بمان بـاشی کـسی بـرای اسـارت نـمیرود دار و نـدار خـیمه به غـارت نمیرود باشی کسی که دست به چیزی نمیزند باشی کسی که حرف کنیزی نمیزند ای غـیـرت هـمیـشۀ حـیـدر بـلـند شو پـشت و پـناه غـربت خـواهر بلند شو |